ریمیکس سفر کردم که از عشقت جدا شم،گفتم فوت کنی زنده میشم،سخت بود درد بود

ریمیکس ترکیبی رپ بنام هم خرابه بیت گذاری با آهنگ سفر دیجی آماتا و وینست و گاما

هنرمندان : معین، فرشاد، صادق، هیچکس، ناجی، علی سورنا

متن آهنگ :

معین سفر کردم

سفر کردم که از عشقت جدا شم
دلم می خواست دیگه عاشق نباشم
ولی عشق تو موند و ای وای
دل دیوونه مو سوزوند و ای وای
هنوزم عاشقم دنیای دردم
مثل پروانه ها دورت می گردم

سفر کردم که از یادم بری، دیدم نمیشه
آخه عشق ای عاشق با ندیدن کم نمیشه
غم دور از تو موندن، یه بی بال و پرم کرد
نرفت از یاد من عشق، سفر عاشق ترم کرد
هنوز پیش مرگتم من بمیرم تا نمیری
خوشم با خاطراتم اینو از من نگیری

 

فرشاد – آغوش یک

با کش و قوسی ظریف
میرقصید پیش چشمم
قلبم سینم رو شکافت
فهمیدم چیه دلبر
بیرون زدم از غار
مصلوب شروع قمار
افتادم تووی چشم هاش
دروازه های خمار
دست رو نشون داد قلب رو ربود
پا رو تکون داد، مغز رو ربود
چاله نافش خورد منطقم رو
بند به بند من رو ربود
بهم گفت که ازم شعر نمیگی؟
گفتم از شعر که شعر نمیگن
خندید گفت رنگت پریده
گفتم فوت کنی زنده میشم
حرف زد، ریخت ترسم
بهم دستبرد زد، در رفت
من آواره توی شهرش
اون آواز ناب مقصد
 

صادق – هم خرابه

سخت بود درد بود زندگی برات نه؟
شرم بود ننگ بود بردگی و ماتم
پُتک بی شرف نذاشته باغبون برامون
هم خرابه سنگ میشه این قبیله راحت
که پُتکو بشکنه ما سدی نیستیم بکَنه
این قسم توو ذهنمه، قسم به اسممه
قسم به راستی که ما اونیم که خواستیم
من و تو ساختیم باس روبروشم وایستیم
که این دست کج محتاج زور ماست
که این شب توو گله ارتعاش زوزه هاست
که این شهر جا نداره واسه نوچه هاش
سپاه ننگینش رنگ خونه پوزه هاش پس
برا عزیزامون آرزو و باورم
برا این مردمی که حس نکردن آدمن

 

هیچکس – جدول و رویا

سه‌ تا جوون که به فکر تراولن
سامان گفت میسازه آدما رو دوری و بوسیدش
قطع کرد گذاشت گوشیو تو جیبش
گفتن دختره رو می‌خوای
گفت آره مثل غرب و شرق که سوریه رو می‌خوان
یه مظلوم که با ترس و لرز پیروزیه رو می‌خواد
فقیری که برگ و طعم کوبیده رو می‌خواد و
لاشخوری که از خودش دفاع نداره
زبون طوطیه رو میخواد
بی‌تابم ولی هنوز سرد نشدم
سبزتر از پارکمون کی دیده
کارمون میگیره

 

نناجی وصیت 2

اگه داری غم گاهی میدونم
قدمات رفیق شد با هرجایی میدونم
اگه هنو ترس داری میدونم
نگران ریختن برگایی میدونم
حاجی ببین برگا چه میزونن
همشون چشم انتظار پرتگاه بیرونن
ولی جداییشون انگاری فرق داره بی روحن
به نظرت برگا چی میدونن؟
که میتونن انقد راحت برن
حسودیش میشه بهشون واقعا دلم
اگه حرفی داری تو‌ دلت با من بزن