ریمیکس بیا برگردیم به هم من حاضرم،هنوز هم سر میزنم به کوچه ای که وسطش گم شدم
دانلود ریمیکس ملایم و غمگین پرتاب از دیجی دریم رپ
هنرمندان : سهیل مهرزادگان ، حصین ، سورنا ، سجادی ، فرشاد
متن آهنگ :
سهیل مهرزادگان –
بیا قهرو بس کن
همه با هم میکنن جر و بحث خوب
یادته دفعه قبلو
همه چی با یه نگات حلو فصل شد
میگیرم جون با تو باز
کافیه واسَم کنی موهاتو باز
بریم یه جا که غَم نباشه من میدونم اونجا کُجاست
بیا برگردیم به هم من حاضرم
تو با قلبت بیا منم با دلَم
تو نیستیو من هنوز عاشقَم
اونم تو دنیایی که همه عاقلن
فرشاد – پرتاب
هنوز هم سر میزنم به کوچه ای که وسطش گم شدم
غرورم رو کَندم و از تمنا پر شدم
جهان هم ایستاده بود بین نطقت
من ایستاده توی گردباد و بُهبُهَش
بارون میخورد سُر رو طُره ی موهات
عجیب شعله ای داشت جمله ی کوتاهت
پرتاب شدم از بلندای دوست داشتنت
و این دردناک ترین نوع شکستگی بود
پرتاب شدم از بوییدن عطر تنت
و این دردناک ترین نوع شکستگی بود
حصین – ببین کاراتو
دو تا لش روی هم، شب روی تخت
صبح بعد جنگ جای چنگ روی من
باهم خوب بودیم ما دو تا وُ رو=ول میپیچیدیموُ
با هم میکشیدیم مثل مغزای هنگ
گفتیم اون که بلده تن به آب میده
مهم چی دنیا واس ما خواب دیده
سجادی – دستای تو
بگو، خاطره ها مثه من تو هم کُشت؟
من که، با همه میخندم با خودم بُغض
هنوز، هرچی میخورم یکی واسه تو میریزم
هنوزم خیلی شبا خوابِتو میبینم
نبودِتو میارن این تنهاییا به روم
آرزوم اینه دیگه نباشی آرزوم
راستی بگو وضعیتت چطوره؟
نگو که تو هم مثه من, نداری حالِ خوب
میگفتم نمیزارم هیچوقت بری
یادته؟ فکرشم نمیکردیم بی هم بشیم
اما الان تو کجایی من کجام ها؟
دیدی شده کی سهمه کی؟!
خیلی وقته که نمیگم بودی ای کاش
اما بی تو میمیرم من روزی یِبار
فکر کنم ما دوتا آدم نیستیم آخه
آدما به هم میرسنُ ما کوهیم انگار
هنوز بوی تورو میدن لحظه هام
بدجوری دلم لک زده واسه خنده هات
من, هنو توو مسیرای دونفرمون
میگردم یه نفره دنبال رَدِ پات
بعد تو، ندارم با هیشکی حال صحبت واقعا
همه روزای هفته عینِ جمعست واسم
یه آدمِ کم حافظه شدم و یادم میره
هی مثلا یادم میره فراموشِت کنم بازم
علی سورنا – رقص
دو تا پاتو می زدی رو سنگ سرما
آتیش کشیدی توی جنگ سرما
کشیدی با چه قوسی تو موهات دستتو
پا کوبیدی شیشه ی خونه ها شکست
تویی خنده به جنگ
موی دماغ خونه ها عطسه ی سنگ
پا کوبیدی با چشمای بسته چه رقصی
رو خورده شیشه های شکسته می کردی
فصل باد واقعیت در آغوش گرفته بودم یالت رو
تو با فشار رقصیدی توی باد سیال و
رقصیدم پشت رقص سیال تو
ار تراس خونه های قصه نامه ای رقص کنون
از دست های زنی مضطرب رها شد
مثل دستمال و کاغذا و ساقه ای زرد
ما رقصنده های ارکستر واقعیت
رقص می شدیمو رقص می شدی
تو تو چادر سیاه شب غرق می شدی